پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
نیمه شعبان -ولادت امام زمان(عج)
نوشته شده در یک شنبه 2 خرداد 1395
بازدید : 62
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

ای دل شيدای ما گرم تمنای تو

کی شود آخرعيان طلعت زيبای تو

گرچه نهانی ز چشم دل نبود نااميد

می رسد آخر به هم چشم من و پای تو

زاده نرگس تويی ديده چو نرگس به ره

مانده که بيند مگر لاله حمرای تو

تيره بماند جهان نور نتابد ز شرق

تا ندهد روشنی روی دلارای تو

اين همه نو دولتان غره به جاه و جلال

کاش کند جلوهای غره ی غرای تو

باش که فرعونيان غرق ستم ناگهان

خيره شود چشمشان از يد بيضای تو

از بشر بت پرست جد تو بتها شکست

بت شکن آخرست همت والای تو

نيمه شعبان بود روز اميد بشر

شادی امروز ماست نهضت فردای تو

شاعر:(فرهاد ناظرزاده کرمانی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام زمان(عج) , ,



انتظار امام زمان(عج) 2
نوشته شده در شنبه 31 ارديبهشت 1395
بازدید : 67
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

وقتش شده بيايي و شب را سحر كني
وقتش شده نگاه به اين در به در كني
وقتش شده كه با نظري از كرامتت
درمان درد اين همه بي بال و پر كني
وقتش شده كه با علم فاطمه مدد
آيي و زنده ياد نبرد قمر كني
وقتش شده كه با قدم پر ز بركتت
از كوچه و محله ي ما هم گذر كني
وقتش شده كه با همه ي مهربانيت
با اين دل سياه و پر از درد سر كني
در شام تار فسق و فجور و هواي نفس
وقتش شده بيايي و شب را سحر كني

شاعر:(علی اکبرحائری)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام زمان(عج) , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , امام زمان , صاحب الزمان ,



ولادت حضرت علی اکبر(ع)
نوشته شده در چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395
بازدید : 52
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه درعشیره شماازهمه سری
گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید
حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری
وقتی تورا بدست پدر داد مادرت
بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری
بایدبرای رزم تو لشکربیاورند
الحق عرب ندیده شبیه ت دلاوری
وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا این که حیدری
دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری
اقا شما کرامتتان هم محمدیست
حالا شما به کرببلایم نمیبری
صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم
اقا غلام دربدرت را نمیخری

شاعر:(مهدی مؤمنی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , حضرت علی اکبر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: ولادت , حضرت علی اکبر , علی اکبر(ع) ,



ولادت امام سجاد(ع)
نوشته شده در سه شنبه 23 ارديبهشت 1395
بازدید : 110
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

 

 ای که خورشید جمالت پرتو افشانی کند
عالمی را جلوه ات زیبا و نورانی کند


تو همان خورشید تقوائی که عرش و فرش را
از فروغ وجلوۀ تو حق چراغانی کند


جای دارد رهگذارت را ز گلهای بهشت
جبرئیل ز عالم بالا گل افشانی کند


ای بهشتی رو عجب نبود اگر رضوان خلد
از جنان گرد سرت اسپند گردانی کند


می زند لبخند بر رویت حسین ین علی
تا تماشا در رخت آیات قرآنی کند


امشب از یمن قدوم با شکوه تو حسین
هرکجا سائل بود دعوت به مهمانی کند


زینت عبادی و شایسته باشد تا خدا
نام زین العابدین را برتو ارزانی کند


شب همه شب بردعا و نغمه ات مرغ سحر
گوش جان را می سپارد تا غزلخوانی کند


سر زند ازچشم تو تا عرش  یک رنگین کمان
هر زمانی دیده ات را اشک بارانی کند

 

کوثر توفیق می خواهد ز درگاه خدا
تا «وفائی» درمدیح تو ثنا خوانی کند

 شاعر:(سیدهاشم وفایی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام سجاد(ع) , ,
:: برچسب‌ها: امام سجاد , ولادت , حضرت زین العابدین ,



ولادت امام حسین(ع) وامام سجاد(ع) و حضرت عباس(ع)
نوشته شده در چهار شنبه 22 ارديبهشت 1395
بازدید : 113
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

وقتی که آمدی به جهان عشق پا گرفت

آزادگی و عزت و غیرت بها گرفت

 

روزی که شمس طلعت رویت طلوع کرد

نورش تمام ارض و سما را فرا گرفت

 

وقتی قدم به عرصه ی گیتی گذاشتی

هستی ز یمن مقدم پاکت صفا گرفت

 

از برکت ولادت تو ای امیر جود

فطرس دوباره بال و پری از خدا گرفت

 

وقتی قرار شد که شود نام تو حسین

شهر مدینه عطر و بوی کربلا گرفت

 

روح الامین زدیده ی خود اشک شوق ریخت

وقتی که بوسه از لب تو مصطفی گرفت

 

تصویری از محبت و عشق و علاقه بود

آندم که روی دست، تو را مرتضی گرفت

 

وقتی که ماجرای غم و غربتت شنید

روز ولادتت دل خیر النسا گرفت

 

تا عرشیان به محضرت عرض ادب کنند

قنداقه ی شریف تو در عرش جا گرفت

 

شاعر:(جوادغفاریان)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام حسین(ع) , ,



عیدسعیدمبعث
نوشته شده در شنبه 18 ارديبهشت 1395
بازدید : 78
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

درکوه انعکاس خودت را شنیده ای

تا دشت ها هوای دلت را دویده ای

 

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام

وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده ای ؟

 

«تبت یدا... » ابی لهبان شعله می کشند

تا پرده ی نمایش شب را دریده ای

 

رویت سپیده ای ست که شب های مکه را ...

خالت پرنده ای ست رها در سپیده ای

 

اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد

با چشمکی ستاره و ماه آفریده ای

  

دریای رحمتی و از امواج غصه ها 

سهم تمام اهل زمین را خریده ای

 

شاعر:(قاسم صرافان) 


:: موضوعات مرتبط: اشعار , رسول اکرم(ص) , ,



وفات حضرت ابوطالب(ع)
نوشته شده در شنبه 18 ارديبهشت 1395
بازدید : 137
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت

خوار شد هرکس که بر خاک قدومش سر نداشت

 

بشکند دستی که حتی خطی از کفرت نوشت

لال شد آنکه به لب مدح ابوالحیدر نداشت

 

در صف محشر کف افسوس بر هم میزند

هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت

 

بی بضاعت بودم اما میل مستی داشتم

دستهای خالیم چیزی کم از ساغر نداشت

 

صفحه صفحه سیر میکردم غریبی تو را

جلد پشت جلد اصلا غربتت آخر نداشت

 

حرمت موی سفیدت کار ساز مشکلات

جز عبایت حضرت ختم الرسل سنگر نداشت

 

پیرمرد طائفه روز وفاتت هیچکس

بیرقی برپا نکرد و چشم های تر نداشت

 

حضرت یعقوب مکه یوسفت ارث از تو برد

تازه میفهمم چرا آقای ما یاور نداشت

شاعر: سیدپوریا هاشمی


:: موضوعات مرتبط: اشعار , حضرت ابوطالب(ع) , ,



مدح حضرت ابوطالب(ع)
نوشته شده در شنبه 18 ارديبهشت 1395
بازدید : 74
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

شده طوطىّ طبع من ثناخوان ابوطالب

تمام هستیم بادا به قربان ابوطالب

 

که جز معصوم باید دم زند از حقّ عرفانش؟

نه هر کس آشنا باشد به عرفان ابوطالب 

 

نظیر لیله القدرى که ناپیدا بود قدرش

عیان بر خلق نبود قدر پنهان ابوطالب 

 

به ایثار و خلوص و عشق و عرفان و جوانمردى

گواهى مىدهد اشعار دیوان ابوطالب 

 

بود لعن خدا بر هر که او را مشرکش خواند

که غرق نور حق باشد دل و جان ابوطالب 

 

چه توفیقى از این بهتر که باباى على باشد؟

بنازم من به این توفیق شایان ابوطالب

 

به میلاد على لوحى براى تسمیت آمد

خدا بگذاشت آن را روى دامان ابوطالب 

 

مپرس از من که جانان ابوطالب که مىباشد؟

بود شخص رسول اللَّه جانان ابوطالب

 

شاعر: (علی اصغر یونسان)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , حضرت ابوطالب(ع) , ,



شهادت امام کاظم(ع)
نوشته شده در سه شنبه 14 ارديبهشت 1395
بازدید : 85
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

آن که در کنج قفس مرگ طلب کرده منم
هم چو شمعی شده از جور و جفا آب تنم

روزها پیش دو چشمم چو شب تاریک است
هم دم و هم نفسی نیست مرا جز رَسَنم

 بین زنجیر و غل و کند نیفتد یک دم
ذکر و تسبیح و مناجات و دعا از دهنم

 بس که در قعر سجون روز و شبم طی گشته
مانده آثار غل و سلسله روی بدنم

 از جفا کاری سندی چه بگویم که کشد
آه جانسوز زبانه ز دل پر محنم

 تازیانه زدنش جای خودش حرفی نیست
ناسزا گفتنش افکنده شرر بر چمنم

 حاجتم گشت روا و عجلم می آید
دم آخر شده و یاد شه بی کفنم

 گرچه گردید تنم از اثر زهر کبود
ولی از سم ستوران بدنم چاک نبود

 

شاعر:(مجیدرجبی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام کاظم(ع) , ,



مدح امام کاظم(ع)
نوشته شده در سه شنبه 14 ارديبهشت 1395
بازدید : 88
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

هر كه یك دفعه سر این سفره مهمان می شود

مور هم باشد اگر روزی سلیمان می شود

 

سر به زیر انداختن ذاتش توسل كردن است

دردهای این حرم ناگفته درمان می شود

 

این كریمان لطفشان هر چند آماده ست، لیك

نام مادر كه وسط باشد دو چندان می شود

 

ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید

در رجب ها كاظمین ما خراسان می شود

 

ظاهراً عین امامی، باطناً پیغمبری

هر كه می بیند تو را، از تو مسلمان می شود

 

این دلِ ما سینه ی ما، نه بگو اصلاً بهشت

هر كجا موسی ابن جعفر نیست زندان می شود

 

نیستم آهو ولی سگ هم به دردی می خورد

لااقل یك گوشه از صحنت نگهبان می شود

 

شاعر:(علی اکبرلطیفیان)

 


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام کاظم(ع) , ,



انتظار امام زمان 1
نوشته شده در یک شنبه 10 ارديبهشت 1395
بازدید : 103
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

 اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

 

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري

 

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

 

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

 

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 

شاعر:(سیدعباس سجادی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , امام زمان(عج) , ,



شهادت حضرت زینب(س)
نوشته شده در جمعه 10 ارديبهشت 1395
بازدید : 80
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

هر چند پاي بي رمق او توان نداشت

هر چند بين قافله جانش امان نداشت

 

بار امانتي که به منزل رسانده است

چيزي کم از رسالت پيغمبران نداشت

 

جز گيسوان غرق به خون روي نيزه ها

در آتش بلا به سرش سايه بان نداشت

 

آيا به جز حوالي گودال، ساربان

راهي براي بردن اين کاروان نداشت؟

  

آري هزار داغ و مصيبت کشيده بود

اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت

 

ديگر لب مقدس قرآن کربلا

جايي براي بوسه‌ی آن خيزران نداشت!

شاعر:(یوسف رحیمی)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , حضرت زینب(س) , ,



مدح حضرت زینب(س)
نوشته شده در جمعه 10 ارديبهشت 1395
بازدید : 80
نویسنده : سیدمحمدصادق سجاد

بعد زهرا بهترین زن بین زن ها زینب است

لاف نَبود گر بگویم عین زهرا زینب است

 

گر بپرسی کیست استاد دبیرستان عشق

خیل شاگردان همه گویند تنها زینب است

 

گر بسنجی در ترازوی عمل معیار صبر

صبر گوید قهرمان صبر دنیا زینب است

 

گر مقام او بود از جمع معصومین جدا

آن که ازهرمعصیت باشد مبرّا زینب است

 

در ریاضی گر حساب جمع از مِنها جداست

آن که از جمع شفاعت نیست مِنها زینب است

 

آن که با تیغ زبان، کار دو صد شمشیر کرد

کوه صبر و استقامت روح تقوا زینب است

 

آن که با ایراد نطقی کرد مانند علی

زاده مرجانه را محکوم و رسوا زینب است

 

آن که بهر ما جهاد فی سبیل الله را

با اسارت می کند تفسیر و معنا زینب است

 

با شهامت چون اسارت گشت توأم، عقل گفت

آن که در دنیا نظیرش نیست پیدا زینب است

 

شد رقم پرونده اسلام با خون حسین

آن که با خون سر خود کرد امضاء زینب است

 

شاعر ژولیده می گوید به آواز جلی

بین زن ها بهترین زن بعد زهرا زینب است

شاعر:(ژولیده نیشابوری)


:: موضوعات مرتبط: اشعار , حضرت زینب(س) , ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد